سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سایت FIFA از علی دایی می نویسد

 

 
 

دایی ، دایی است ، اسطوره فوتبال ایران

یادم می آید سال ۹۵ بود. آن زمان هنوز چت و اینترنت خیلی زیاد نبود. یک روز داشتم در یک سایت ورزشی با چند نفر خارجی (انگلیسی و ایتالیایی و اسپانیایی) چت می کردم. از آنها پرسیدم درباره فوتبال ایران چه می دانند و گفتند که هیچ چیز. یکی از آنها پرسید مگر در کشور شما فوتبال هم بازی می شود. بله قبل از سال ۹۷ همه دنیا (به جز چند همسایه و کشور آسیایی) این طور فکر می کردند. اما ناگهان همه چیز تغییر کرد. همه چیز از آن بازی استرالیا در ملبورن آغاز می شود. خبر صعود ایران به جام جهانی و خوشحالی بی حد و حصر مردم ایران در کوچه و خیابانها به خبر اول تمامی رسانه های جهان تبدیل شد.
بعد از آن بود که سه تن یعنی علی دایی ، کریم باقزی و خداداد عزیزی یه فوتبال اروپا و آلمان رفتند. خداداد در ابتدا خیلی خوب بود چند گل هم برای کلن زد اما با اخلاق بد خودش و رفتارهای غیرحرفه ای در برابر مربیان و مدیران تیمهای آلمانی و به تصور این که  اینجا هم با همان تیمهای ساده ایران و مربیان بی زبان ایرانی طرف است باعث شد خیلی زود و در کمتر از نیم فصل فوتبال حرفه ای اروپا را رها کند و به آمریکا و اتریش برود.
کریم باقزی در ابتدا فوق العاده بود و چندتا از آن شوتهای خود را برای آرمینیابیلفلد به ثمر رساند اما خیلی زود افت کرد. یک مصدومیت بلند مدت و یاد نگرفتن زبان خارجی باعث شد کریم با بیلفلد به بوندسلیگا ۲ برود و بعد هم سر از آماتورهای چارلتون در آورد و هیچکس او را در اروپا ندید.
اما علی دایی ، از اول خیلی با انگیزه بود. در یک نیم فصل برای آرمینیا بیلفلد ۷ گل زد و آن قدر خوب بازی کرد که هیتسفیلد با دیدن ۱۲ بازی از او او را انتخاب کرد و به تیم بزرگ بایرن مونیخ برد. اولین بازیکن ایرانی که توانست به این تیم برود و البته بدون شک موفق ترین آنها. علی دایی در آن فصل با حضور بازیکنانی مثل البر و یانکر و زیکلر توانست بازیهای زیادی در ترکیب قرار گیرد و هر وقت وارد میدان می شد یا گل می زد یا پاس گل می داد. آنقدر خوب کار کرده بود که هیتسفیلد در بازی فینال لیگ قهرمانان اروپا او را در جمع ۱۸ نفر قرار داد و به اعتقاد بسیاری باید به جای زیکلر دایی را در تعویض یانکر وارد زمین می کرد.
به هرحال دایی پس از یک فصل موفق و تجربه اندوزی به هرتا برلین تیم سوم جدول بوندسلیگا پیوست. در بازی اول فصل که هرتا ۵ بر ۲ برد علی دایی هت تریک کرد و یک پاس گل داد و بهترین بازیکن هفته اول شد. آن فصل بدون شک بهترین فصل فوتبال دایی بود زمانی که دو گل به چلسی و یک گل به میلان زد تا تیمش  به دور بعدی صعود کند. اما نژاد پرستی گلن روبر و برخوردهای بسیار بد او با علی دایی باعث شد تا دایی در هرتا افت کند و بعد از دو فصل مجبور به ترک هرتا گردد.
بقیه اش را هم می دانید.
اما دایی افت کرد و افت کرد و افت کرد. آن قدر که همه در کوچه و بازار حتی سبزی فروش و پیرزن ترشی فروش به او فحش می دادند. البته مقصر خودش بود. می دانید چرا ؟
بله او آن قدر بزرگ بود که ما نمی توانستیم ببینیم در زمین هست و گل نمی زند. ما به او فحش می دادیم و مسخره اش می کردیم چون او را با گذشته خودش مقایسه می کردیم نه با دیگران. هنوز هم که هنوز است و در سن ۳۸ سالگی شک نکنید علی دایی بهترین و موثرترین مهاجم ایرانی است. اثبات این مدعا در بازیهای اخیر تیم ملی و نمایشی است که بازیکنان مدعی از خود بروز داده اند. بازیکنی که می گفت اگر در برابر آنگولا بودم خودم سه تا گل می زدم آنقدر بد بازی می کند که مربی دوستدارش او را در دقیقه ۴۰ بیرون می کشد. 
دایی دایی است. می دانید چرا ؟
چون برای او هیچ چیز مهمتر از مردم نبود. شاید این حرف خنده دار باشد. برای آنهایی که تحت تأثیر فشارهای تبلیغاتی مافیای فوتبال ایران و امثال فردوسی پور هستند که بعد از بازی با مکزیک داد می زد : «و علی دایی هم تا آخر در بازی می ماند» و امثال مایلی کهن و ... که می آیند و با عدول از تمام ارزشهایی که مشخص است اصلا به آن اعتقادی ندارند و فقط از آنها ریش را فهمیده اند در رسانه ملی هتاکی می کنند و مردم را علیه یک انسان می شورانند.
اما دایی برای مردم بازی می کرد. من کاملا قبول دارم که او نباید در جام جهانی بازی می کرد یا لا اقل نباید ۹۰ دقیقه بازی می کرد. اما کمی به عقب بر می گردیم. در سال ۹۹ مصاحبه ای از هیتسفیلد می خواندم. او گفته بود :«علی می توانست در تیم ما فیکس باشد. او در کنار قدرت سرزنی تکنیک خوبی هم دارد  اما  تا به اوج آمادگی می رسید برای بازیهای ملی اردو را ترک می کرد» بله دایی می توانست در همان سالها در بایرن مونیخ هم فیکس بازی کند اما برای این مردم آمد و بازی کرد که نکند به اوکراین ببازند. نکند کسی نباشد که جای او را پر کند. نکند مردم نیامدن او را دلیل باخت بدانند. دایی در آن روزها در میانه های فصل هرجا که بازی بود از خاور دور گرفته تا آمریکا می آمد و بازی می کرد و جایگاهش را در باشگاهش از دست می داد. او را با بازیکنانی مثل علی کریمی و ... مقایسه کنید که به راحتی و در زمانی که فصل هم تمام شده است می گویند ما نمی آییم ما خسته ایم. اینها بازیکنان با ارزش ما هستند و علی دایی نامی برای فحاشی ما!
اما دایی دایی است. کسی نمی تواند او را خوار و خفیف کند. اصولا همین طور است آنهایی که قصد خوار کردن کسی را دارند خود زودتر رسوا می شوند. نمونه اش مایلی کهنی که امسال در فولاد رسوا شد و در برابر علی دایی قهرمان ایران. می دانم این قیاسی مع الفارق است اما مطمئن باشید که اگر فولاد فصل را با همین ایناسیو شروع می کرد الآن در حدود رده ششم بود.
دایی دایی است. او حتی زمانی که از فوتبال رسمی خدا حافظی کرده است در دیدار تشریفاتی خداحافظی کاسیموف ازبک برای تیم منتخب آسیا گل می زند و پاس گل می دهد تا نشان دهد که گل تنها با نام یک تن در فوتبال ایران عجین است : علی دایی.
 

نوشته شده در  شنبه 86/4/2ساعت  12:33 عصر  توسط سجاد صفاری 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دستاوردی جدید در عرصه فناوری ارتباطات
بازگشت دوباره على کریمى به پرسپولیس
[عناوین آرشیوشده]